سوالاتی که باید برای داشتن یک همکاری موفق از خود بپرسید.

نویسنده: باب هیز به تلاش گروه مترجمان پیشرفت

0 5,021

همکاری‌های موفق با یک هدف واقعی شروع می‌شوند. برای برآورده شدن آن باید یک «نیاز» یا «خواسته» وجود داشته باشد که برای غلبه بر نیروهایی که ممکن است شما و شریک‌تان را از هم جدا کند، به اندازه کافی قانع‌کننده باشد. یک شراکت نیاز به پیشرفت شما یا کسب‌وکار شما دارد و به شما کمک می‌کند تا به سطح موفقی که می‌خواهید برسید. وقتی موقعیت ضعیفی دارید، ممکن است به شراکت نیاز داشته باشید تا بتوانید دوام بیاورید، درحالی‌که وقتی از موقعیت قوی‌تری برخوردارید، ممکن است شراکت را برای آزادی یا مزیت رقابتی بخواهید.

وقتی فرصتی برای شریک شدن داریم، خود را در یک فرآیند ذهنی بسیار سخت قرار می‌دهیم. در این مرحله باید سه سوال زیر را از خود بپرسیم:

  1. هزینه این پروژه چقدر خواهد بود؟ نه تنها در پول، بلکه در زمان و منابع.
  2. چه کسی کار را انجام می‌دهد؟ ما می‌خواهیم ایده روشنی در مورد اینکه چه کسی در شراکت چه کاری انجام می‌دهد داشته باشیم.
  3. چه سودی برای ما دارد؟ فراتر از سود مالی، چه مزایای دیگری برای ما دارد؟ و آیا سود مالی به اندازه کافی قانع کننده است؟

اگر پاسخ‌های اولیه مثبت و قابل قبول باشند، ما عمیق‌تر می‌شویم و از خود سؤالاتی می‌پرسیم که به ما کمک می‌کنند نه تنها ایده مشارکت، بلکه هر پیشنهاد خاص روی میز را ارزیابی کنیم. این سوالات به شرح زیر هستند:

  1. چرا می‌خواهیم شریک شویم؟
  2. آیا ما به یک شریک نیاز داریم ​​و آیا واقعا می‌دانیم که نیازها و یا خواسته‌ها چه هستند؟
  3. آیا این همکاری، ما را بیشتر از آنچه به تنهایی می‌توانستیم پیش ببریم، جلوتر می‌برد؟
  4. آیا ریسک پذیرفتن شریک را می‌دانیم و آیا برای این خطرات آماده هستیم؟
  5. ما در مورد این شریک، سابقه و اهداف او چه می‌دانیم؟
  6. آیا ما آماده هستیم که کنترل ایده‌ها یا کسب‌وکار خود را به طور جزئی یا کامل کنار بگذاریم و چشم‌اندازهای آینده خود را برای موفقیت به دیگری وابسته کنیم؟
  7. آیا مایلیم موفقیت خود را به اشتراک بگذاریم و آیا حاضریم ریسک شکست‌های دیگران را بپذیریم؟

بسیار مهم است که به این سوالات با دقت پاسخ دهید. اگرچه مشارکت می‌تواند مزایای بزرگی را به همراه داشته باشد، اما می‌تواند دربرگیرنده خطرات بزرگی نیز باشد. وارد شدن به یک شراکت، محدودیت‌هایی برای ایده‌های شما و نحوه اجرای آنها ایجاد می‌کند، زیرا شریک شما معمولا می‌خواهد در مورد نحوه انجام کارها اظهار نظر کند. هنگامی‌که شراکت در جریان است، انتظارات شما ممکن است برآورده نشود و باید بدانید که چگونه ناامیدی را مدیریت کنید. در برخی مواقع، ممکن است اولویت‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی پیش بیایند که نیاز به حل تعارض دارند. آیا شما قادر خواهید بود آن‌را مدیریت کنید؟ در نهایت، اگرچه یک شراکت ممکن است استقلال بیشتری برای شما به ارمغان بیاورد، زیرا شخص دیگری را برای به دوش کشیدن بار کار خواهید داشت، اما ممکن است گاهی لازم باشد بار شریک خود را نیز متحمل شوید.

بهتر است اکنون کمی زمان صرف فکر کردن کنید تا اینکه بخواهید بعدا زمان (و هزینه) بیشتری را برای رهایی از یک رابطه شکست خورده صرف کنید. در واقع کاری که با صرف وقت برای فکر کردن انجام می‌دهید، پایه و اساس شراکت را ایجاد می‌کند. وقتی یک شراکت یک پایه محکم استوار است، هیچ چیز بهتری وجود ندارد. وقتی یک شراکت در زمین لرزان شروع می‌شود، باید خیلی مراقب خطرات آن بود.

پاسخی بدهید

لطفاً دیدگاه‌های خود را به زبان فارسی بنویسید.
لطفاً در دیدگاه خود رعایت ادب و احترام را بفرمایید.
ایمیل شما منتشر نخواهد شد.