3 گام برای حرکت از ذهنیت پولی ثابت به ذهنیت پولی رشد
نویسنده: الی سوئیفت مترجم: گروه مترجمان پیشرفت
رابطه ما با پول، در سنین پایین شکل می‌گیرد و بر خلاف تصور عمومی، آن چیزی که مانع شکست و عامل دستیابی ما به استقلال مالی می‌شود، رابطه ما با پول است و نه مدیریت ما بر پول.
اخیرا نتیجه یک نظرسنجی نشان داد که 73 درصد از آمریکایی‌ها، وضعیت مالی خود را به عنوان مهم‌ترین منبع استرس در زندگی رتبه‌بندی کردند. آیا این آمار جای تعجب دارد؟
بر اساس گزارش بانکریت، 63 درصد از آمریکایی‌ها، حتی پس‌انداز کافی برای پوشش یک وضعیت اضطراری 500 دلاری را ندارند. این آمار به ما می‌گوید که باید به مدیریت امور مالی خود از زاویه‌ای متفاوت نگاه کنیم. اگر بتوانیم یاد بگیریم که چگونه رشد مالی خود را بهتر اولویت‌بندی کنیم، می‌توانیم استرس خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهیم.
در ادامه به سه گام برای تغییر ذهنیت پولی شما اشاره می‌کنیم:
بپذیرید که پول صرفا شکل دیگری از انرژی است.
ما به دلیل ارتباط پول با بقا، سلامت و امنیت، اهمیت زیادی برای پول قائلیم. همه این‌ها، جزو نیازهای اساسی ما انسان‌ها در زندگی هستند. اما به دلیل ارتباط پول با بقا، ما بیش از اندازه برای آن اهمیت قائل می‌شویم. ولی در واقع، پول یک ارز خنثی است؛ ذاتا نه بد است و نه خوب. اگر بتوانیم این ایده را بپذیریم که پول فقط شکل دیگری از انرژی است، این توانایی را خواهیم داشت تا از پول برای همسویی و تحقق ارزش‌های خود استفاده کنیم.
اینجاست که خیلی‌ها اشتباه می‌کنند. آنها بدون تفکر و تلاش، پول خود را خرج می‌کنند و آگاهانه به این فکر نمی‌کنند که باید پول خود را کجا هزینه کنند. علوم اعصاب به ما می‌گوید که ضمیر خودآگاهمان، نقش بسیار کوچکی در نحوه اداره زندگی‌مان دارد. این بدین معناست که اکثر اوقات، زندگی ما توسط ضمیر ناخودآگاهمان اداره می‌شود؛ یعنی جایی که باورها و عاداتمان در آنجا ذخیره شده‌اند.
یک راه عملی برای ایجاد چنین تمایزی و استفاده آگاهانه از پول این است که از خود این سوال را بپرسید: «آیا طریقه پول خرج کردن و پس‌اندازم در حال حاضر با ارزش‌هایم همسوست؟»
باورهای پولی خود را از دوران کودکی شناسایی کنید.
آنچه تا هفت سالگی در مورد پول می‌آموزیم، بسیار تاثیرگذار است. کاری که والدین شما در آن زمان برای کسب درآمد انجام دادند و نحوه صحبت کردنشان درباره پول در خانواده، می‌تواند بر رفتار شما با پول (خرج کردن و پس‌انداز) تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر والدینتان به شما بگویند که افراد ثروتمند جامعه، افرادی دزد، طمع‌کار و حریص هستند، ناخودآگاه در ضمیر ناخودآگاه شما، ثروتمند بودن با شرم و ناتوانی در دوست داشته شدن، مرتبط می‌شود.
یکی از مشتریانم چنین باوری داشت که تنها زمانی می‌تواند پول دربیاورد که سخت برای آن تلاش کند. این باور بدین معنا بود که او کار سخت، ساعات طولانی و خون، عرق و اشک را با موفقیت مرتبط می‌کرد. او به خودش گفته بود که این تنها راهی است که می‌تواند پول به دست آورد. با انجام این کار، او راه‌های دیگر جریان پول را پیش روی خودش می‌بست.
وقتی مشتریم این موضوع را تشخیص داد و فعالانه به خود گفت که پول به راحتی به دستم می‌رسد، توانست تمام راه‌هایی را که می‌توانست با تلاش کمتر، پول بیشتری به دست آورد را ببیند و از آن زمان تاکنون، مدل کسب‌وکار خود را ساده کرده و 100 هزار دلار به درآمد سالانه خود اضافه کرده است.
فراتر از برنامه ذهنی خود حرکت کنید و طرح پولی خود را ایجاد کنید.
حرکت فراتر از داستان‌های پولی فعلی شما می‌تواند با آگاهی که در گام قبل رخ می‌دهد، شروع شود. هنگامی که ضمیر ناخودآگاه خود را درک کردید، توانایی تغییر این باورها را به دست خواهید آورد. مرحله آخر این است که از خود یک سری سوال بپرسید تا باورهای جدید را در خود تقویت کرده و عادات جدیدی ایجاد کنید. این سوالات می‌تواند شامل موارد زیر باشد:
وقتی از نظر مالی مطمئن هستم، زندگی‌ام چگونه خواهد بود؟
یکی از مشتریانم پس از چندین سال فعالیت در تجارت به من مراجعه کرد. طریقه کسب درآمدش از طریق پیشنهادات مختلفی بود که از کسب‌وکارش به او ارائه می‌شد. او خسته شده بود، تجارت سخت بود و ایمانش را از دست داده بود که بتواند یک تجارت سودآور بسازد. مشکل این بود که او داستانی در ذهنش ساخته بود که بر مبنای آن، تا زمانی که در سطح مشخصی درآمد نداشته باشد، نمی‌تواند مدل کسب‌وکاری که می‌خواهد را داشته باشد. او با تغییر این ذهنیت، تغییرات فیزیکی مورد نیاز در مدل کسب‌وکار خود را تشخیص داد و اکنون درآمد خود را در سال نزدیک به 300 درصد افزایش داده است و کمتر از همیشه در زندگی‌اش کار می‌کند.
وقتی از نظر مالی مطمئن هستم، پولم را کجا سرمایه‌گذاری خواهم کرد؟
این سوال شخصا به من نشان داد، داشتم با این باور زندگی می‌کردم که تا زمانی که نتوانم مقدار مشخصی پول به دست آورم، نمی‌توانم سرمایه‌گذاری کنم یا نمی‌توانم فرصت‌هایی را برای رشد پولم خلق کنم. من داشتم برای خودم این داستان را تعریف می‌کردم که تنها افراد ثروتمند هستند که سرمایه‌گذاری مداوم را در اولویت خود قرار می‌دهند، در‌حالی‌که این چنین نیست.
چه عادت‌هایی را می‌توانم به کارهای روزمره خود اضافه کنم تا درک بهتری از پولم داشته باشم و این عادت‌ها چگونه می‌تواند برای من موثرتر عمل کند؟
بسیاری از مشتریانم، از پول خودشان اجتناب می‌کنند، چون نمی‌توانند آن‌را خوب درک کنند. داشتن ذهنیت پولی رشد، به معنای در اولویت قرار دادن یادگیری، و داشتن ذهنی باز برای یادگیری در مورد پول است. این کار ممکن است شبیه این باشد که هر روز صبح وضعیت پول نقد خود را چک کنید یا با همسرتان یک قرار دو هفته‌ای بگذارید تا با هم در مورد وضعیت مالی خانواده خود صحبت کنید. با درک بلوک‌های ذهنیت پولی خود، کار شما برای ایجاد عاداتی که واقعا به آنها پایبند باشید، ساده‌تر خواهد بود.
مهم‌تر از همه این است که در مورد رابطه خود با پول، گفت‌و‌گو کنیم. با همسو کردن روش استفاده از پول با ارزش‌هایمان، و شفاف کردن برنامه‌های ضمیر ناخودآگاه خود از دوران کودکی در مورد پول، می‌توانیم رفتارهای جدیدی ایجاد کنیم و ذهن خود را برای خلق ثروت بیشتر، باز کنیم. اگر شما برای درک علت مقاومت خودتان در برابر پول وقت بگذارید، راحت‌تر می‌توانید عادات سالم‌تر و راهبردهای عملی‌تری را برای کسب پول به دست آورید.
شما با ذهنیت جدید خود، حتی می‌توانید در موقعیت مناسب‌تری قرار بگیرید تا بتوانید با یک مشاور مالی که تخصص دارد، مشورت کنید و مسیر بهتری را برای خود انتخاب کنید.