ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت

نویسنده: برایان لیندربرگر مترجم: یگانه کامران مهر

0 5

ذهنیت ثابت، ذهنیتی است که فرض می‌کند عادات، ترجیحات، مهارت‌ها و حتی تمایلات شخص، ثابت و یا شاید حتی ذاتی هستند. این طرز فکر، افراد را از خودسازی و یادگیری مهارت‌های جدید باز داشته و آنها را محدود می‌کند.

فردی با ذهنیت ثابت:

  • انتقاد را به عنوان یک شکست یا انتقاد شخصی تلقی می‌کند.
  • از چالش‌های جدید شخصی و حرفه‌ای اجتناب می‌کند.
  • مهارت‌های خود و دیگران را ثابت می‌بیند و معتقد است طبیعت، آنها را ثابت و غیر قابل تغییر کرده است.
  • از موفقیت دیگران احساس خطر می‌کند.
  • تفاوت‌های ایدئولوژیک را تهدیدی برای جهان‌بینی آنها می‎داند.

ذهنیت رشد چیست؟

دکتر کارول دوک در کتاب خود با عنوان “ذهنیت: روانشناسی جدید موفقیت”، که در سال 2006 منتشر شد، نظریه ذهنیت رشد را معرفی کرد. او می‌گوید تمایل به پیشرفت و رشد روزانه، عامل کلیدی موفقیت شخصی، حرفه‌ای و آموزشی است. به عنوان تمرین، شما می‌توانید در تلاش برای بهبود مستمر و بی‌پایان در هر زمینه انتخابی، خواه یادگیری مهارت‌های جدید، بهبود سلامت یا حتی بهبود اخلاقی خود باشید.

فردی با ذهنیت رشد:

  • انتقاد را به عنوان فرصتی برای رشد می‌پذیرد.
  • از چالش‌های جدید استقبال می‌کند.
  • مهارت‌ها و دانش خود را پویا و قابل تغییر می‌بیند.
  • از موفقیت دیگران لذت می‌برد و از آن درس می‌گیرد.
  • تفاوت‌های دیگران را به عنوان فرصت‌های یادگیری می‌داند.

مزایای ذهنیت رشد چیست؟

ذهنیت ما بر نحوه درک ما از خود، جهان و جایگاهمان در آن تأثیر می‌گذارد. یعنی ذهنیت برای تقریبا همه چیز ما در زندگی از جمله شغل و روابط شخصی‌مان، بسیار مهم است. و یک ذهنیت ثابت، اغلب هر دو را محدود می‌کند. ذهنیت ثابت حتی می‌تواند بهانه‌ای برای اجتناب از قبول مسئولیت یا پذیرفتن پرخوری، بداخلاقی و تنبلی باشد. به هر حال، اگر مهارت‌ها و هوش ما ثابت است، پس چرا حتی سعی می‌کنیم پیشرفت کنیم؟

ذهنیت رشد، شما را از این زندان خودخواسته رها می‌کند. آن به معنای پذیرش این مفهوم ساده است که می‌توانید امروز انسان بهتری نسبت به دیروز باشید. با پذیرش بهبود و پیشرفت به عنوان یک فرآیند تدریجی، ذهنیت رشد به شما اجازه می‌دهد تا چالش‌ها را به‌عنوان فرصت پذیرفته و با رویارویی با ترس‌ها رشد کنید. مزیت اصلی آن می‌تواند رشد و یادگیری باشد. اما دستاوردهای آن به زودی به صورت اعتماد به نفس واقعی ظاهر می‌شوند.

با این اعتماد به نفس فزاینده، فردی که دارای ذهنیت رشد است، کاهش ریسک‌گریزی، که عامل محدودکننده خود است، را تجربه خواهد کرد. خودگویی منفی، مثبت‌تر و تاییدکننده‌تر می‌شود. نتایج ممکن است به شکل بهبود مستمر سلامت و رفاه، پذیرفتن نقش‌های کاری دشوار که منجر به پیشرفت می‌شود، و پذیرش فرصت‌های روابط معنوی یا عاشقانه باشد.

شاید شگفت‌انگیزترین نتیجه مثبت یک ذهینت رشد، کاهش کلی استرس باشد. ذهنیت رشد، شما را از این باور اشتباه که در هنگام یادگیری یک مهارت یا تجارت جدید، کمال‌گرایی ضروری است، رها می‌کند. شما مایل به پذیرش چالش‌های جدید خواهید شد، اما همچنین با پذیرش اینکه نقاط ضعفی دارید، می‌توانید هر روز پیشرفت کنید.

ویژگی‌های شخصی متمایزکننده یک ذهنیت ثابت از یک ذهنیت رشد

  1. طریقه یادگیری

آنهایی که ذهنیت رشد دارند، اغلب آچار به دست هستند. هنگامی که هر چیزی از یک وب‌سایت گرفته تا شلنگ رادیاتور، نیاز به تعمیر داشته باشد، آنها با گوگل و یوتیوب مشورت می‌کنند یا به سادگی سعی می‌کنند خودشان به تنهایی مشکل آن‌را پیدا و برطرف کنند. در واقع، روانشناسی امروزی، ذهنیت رشد را با رویکرد خودآموزشی یا خودآموزی به یادگیری پیوند می‌دهد. یک فرد با ذهنیت ثابت، ترجیح می‌دهد به طور راحت و به صورت منفعلانه همه چیز را در کلاس درس یاد بگیرد. آنها به طور پیش‌فرض ترجیح می‌دهند رفع هر مشکلی را به متخصص آن واگذار کنند تا اینکه بخواهند خودشان آن مشکل را برطرف کنند. از طرف دیگر، یک فرد با ذهنیت رشد، سعی می‌کند مهارت‌های مورد نیاز خود را در هر موقعیت معقولی بیاموزد، آزمایش کند و توسعه دهد. حتی شاید شنیده‌اید که بیل گیتس، مارک زاکربرگ و ایلان ماسک هر کدام دانشگاه را ترک کردند تا به دنبال یادگیری و موفقیت در شکلی بیشتر خودآموز گونه باشند.

  1. خودگویی

کسانی که ذهنیت ثابتی دارند، بیشتر درگیر ادراک منفی از خود می‌شوند. نحوه درک ما از خود بیشتر به نحوه صحبت ما با خود بستگی دارد. ما دائما موقعیت‌ها و پاسخ‌هایمان را در یک نوع گفتگوی داخلی ارزیابی می‌کنیم. این خودگویی می‌تواند الهام‌بخش بوده و یا ما را به سمت شکست سوق دهد. به عنوان مثال، خودگویی منفی یک ذهنیت ثابت ممکن است شامل این موارد باشد: “من نمی‌توانم این کار را انجام دهم؛ زیرا ریاضیاتم اصلا خوب نیست” یا “من هرگز نمی‌توانم از پس این روز آشفته برآیم.” افرادی که ذهنیت رشد دارند، حتی زمانی که با شکست مواجه می‌شوند، بیشتر با خود صحبت می‌کنند. آنها می‌گویند: “برای انجام این کار باید یک مهارت جدید یاد بگیرم” و “قطعا امروزم برای به خاطر سپردن و رشد کردن خواهد بود.”

  1. روش‌های تعامل با دیگران

آنهایی که ذهنیت ثابتی دارند، خیلی زیاد «نه» می‌گویند. به عنوان مثال، آنها ممکن است یک چالش جدید را رد کنند، زیرا از شش مهارت مورد نیاز برای موفقیت، تنها با پنج مورد از آنها احساس راحتی می‌کنند. آنها به جای یادگیری ششمین مهارت، با نگرش سفت و سخت «نمی‌توانم» رشد خود را محدود می‌کنند.

این رویکرد خود محدودکنند‌گی حتی می تواند منجر به از دست رفتن فرصت‌های شادی و اجتماعی شود. در سطح مخرب‌تر، کسانی که ذهنیت ثابتی دارند، ممکن است این نقاط قوت و ضعف خود را به دیگران نشان دهند. از سوی دیگر، فردی با ذهنیت رشد، به احتمال زیاد می‌بیند که زیردستان و همسالان چگونه می‌توانند در نقش‌ها و چالش‌های جدید رشد کنند.

  1. انعطاف‌پذیری بیشتر

کسانی که ذهنیت رشد دارند، با انعطاف‌پذیری بیشتری با مشکلات روبرو می‌شوند. کسانی که خوداتکایی، خودگویی مثبت و تعاملات اجتماعی مثبت‌تر و بیشتری دارند، از قبل عادت‌های لازم برای ایجاد انعطاف‌پذیری را در خود ایجاد کرده‌اند. کسانی که ذهنیت رشد دارند، تمایل دارند در لحظه زندگی کنند. یعنی خودآگاهی را در زندگی کاری و شخصی خود تمرین می‌کنند. هر یک از این عوامل، در ایجاد یک ذهنیت مثبت کلی که منجر به مثبت بودن و عملکرد بیشتر می‌شود، نقش دارند.

نکته مهم و قابل توجه این است که این ویژگی‌های شخصی را ثابت نبینید. انجام این کار، به خودی خود، ویژگی یک ذهنیت ثابت است. نحوه یادگیری ما، عادات مراقبت از خود، تعاملات اجتماعی و سطح انعطاف‌پذیری ما هر کدام می‌تواند بهبود یابد. در آن خودآگاهی و ایجاد تدریجی نقاط قوت، ذهنیت رشد مثبت‌تری ایجاد می‌کنیم.

آیا ذهنیت ثابت، مزیتی هم دارد؟

ذهنیت ثابت می‌تواند پاداش‌های محدودی را به همراه داشته باشد.

(1) ذهنیت‌های ثابت و سفت و سخت را به صورت صفر و یکی و مانند چراغی که خاموش یا روشن است، تصور نکنید. در عوض، آنها را روی یک پیوستار، مانند یک ترموستات، تصور کنید. ذهنیت‌های ثابت در مقابل ذهنیت‌های رشد، درجات متفاوتی دارند. آنها حتی می‌توانند در درون فرد بسته به موضوع یا زمینه متفاوت باشند.

(2) زمان نامحدود نیست. اگر فردی با ذهنیت ثابت در فروش برتر باشد، اما خود را در حسابداری ضعیف بداند، ممکن است این ضعف را به عنوان یک واقعیت بپذیرد و ادامه دهد. به این معنا که شخصی با ذهنیت ثابت ممکن است در رویکردی که می‌داند در درازمدت نتیجه می‌دهد، اصرار داشته باشد. چالش برای کسانی که ذهنیت ثابتی دارند در اجتناب از سرسختی و سازگاری با تغییرات ضروری در محیط‌های پویا نهفته است.

(3) در نهایت، حتی خود ریسک‌گریزی نیز می‌تواند به نفع کسی باشد که ذهنیت ثابتی دارد. به هر حال، پذیرفتن ریسک خودش ریسک‌هایی دارد. کسانی که ذهنیت ثابتی دارند، رویکردی آهسته و پیوسته برای رشد شخصی و شغلی دارند. شخصی که به صورت پاره‌وقت برای کدنویسی استخدام شده است، ممکن است روزی با تعهد تزلزل ناپذیر و مطابق با قوانین، رئیس آن واحد شود.

فقط در تفکر و صراحت خود خیلی سفت و سخت نباشید. برای پذیرفتن فرصت‌ها، حتی کسانی که با یک طرز فکر ثابت راحت هستند، نیاز به کمی خودآگاهی و انعطاف‌پذیری دارند تا در طول مسیر رشد کنند!

 

پاسخی بدهید

لطفاً دیدگاه‌های خود را به زبان فارسی بنویسید.
لطفاً در دیدگاه خود رعایت ادب و احترام را بفرمایید.
ایمیل شما منتشر نخواهد شد.