خیلیها تصور میکنند: «حال خوش معنوی ارتباطی با نشاط در زندگی ندارد! چون معمولا آدمها «نشاط در زندگی» را با گناه و هرزگی بهدست میآورند و این طبیعتا حال خوش معنوی نمیشود، بلکه حال بد معنوی میشود! از آنطرف هم در زندگی کسانی که اهل عبادت و معنویت هستند، نشاط و سرزندگی نمیبینیم! درحالیکه «حال خوش معنوی» بدون «نشاط در زندگی» بهدست نمیآید و کسی که نشاط در زندگی ندارد، عبادتش هم خراب است.
امام باقر(ع) میفرماید: کسی که در زندگی دنیایی خودش کسالت داشته باشد، در ارتباط با امر آخرت و کارهای بندگی خدا کسالتش بیشتر است! تو که حالِ زندگی کردن نداری، چطور میخواهی حال بندگی پیدا کنی؟!
اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی، باید نشاط در زندگی داشته باشی. اگر میخواهی خوب عبادت کنی، قبلش باید خوب و خوش زندگی کرده باشی. هرکسی عاشق عبادت است، برود زندگیاش را درست کند و کاری کند که از زندگیاش لذت ببرد و الا مزه عبادت و بندگی را نمیچشد! هرکسی میخواهد قرآن را باحال بخواند، باید باحال زندگی کند.
بندگیِ پرشور، با حرارت و با لذت برای کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده است! کسی که خیلی خدا در زندگی به او حال داده است! او میگوید: «خدایا ممنونتم! تو عالی هستی، دورت بگردم، فدایت بشوم … ».
بهترین نوع عبادت، عبادت شاکرانه است، نه خائفانه، و نه تاجرانه! عبادت خائفانه یعنی از ترس جهنم عبادتی کنی. عبادت تاجرانه هم یعنی عبادت میکنم تا إنشاالله بعدا در بهشت به خوشی و لذت برسم! خُب اینهمه نعمتی که خدا به تو داده را نمیبینی و با آن خوش نمیگذرانی، آنوقت میخواهی در آینده خوش بگذرانی؟!
عبادت شاکرانه معطوف به گذشته است و برای تشکر از خداست
عبادت تاجرانه و خائفانه معطوف به آینده است، اما عارفانهترین و عالیترین سطح عبادت، عبادت شاکرانه است که معطوف به گذشته است. یعنی خدایا! من لذت بُردهام، و آمدهام از تو تشکر کنم؛ این یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی.
عالیترین نوع عبادت این است که انتظاری در آینده نداشته باشی، بلکه بهخاطر اینکه به تو خیلی دادهاند و از زندگیات احساس نشاط پیدا کردهای، آمدهای از خدا تشکر کنی. البته کسی که عبادت شاکرانه دارد، طبعا طمع به آینده هم پیدا میکند.