در شماره قبلی ماهنامه، در خصوص افسردگی و تاثیر دینداری بر آن نکاتی اشاره شد. در این شماره قصد داریم تا راهکارهایی را برای درمان افسردگی با اقتباس از تعالیم دینی ارائه کنیم.
- توجه به داشتهها
از آنجاکه معمولا افراد مضطرب با فکر و اندیشه کمبودها، نقصها، عدم موفقیت و شکستها، نامعلوم بودن آینده خود، شغل، مسکن، ازدواج و غیره درگیر هستند؛ لذا اگر نسبت به تواناییها، امکانات و جایگاه مادی و معنوی خود فکر میکردند، مطمئنا چنین مشکلی پیش نمیآمد. مثبت اندیشی، همان مثبت درمانی است و این معجزه قرآن است که فرمود: “و امّا به نعمة ربّک فحدّث” (ضحی، 11). تلقین مثبت، مهمترین چیزی است که روانشناسان در معالجه انسان از آن کمک میگیرند. بنابراین یکی از راههای عمده در رفع این حالات، توجه به تواناییها و نعمتهای موجود است. یکی از اشتباهات اساسی در زندگی بشر، مخصوصا در هنگام بروز مشکلات و گرفتاریها، این است که تنها کمبودها و امور ناخوشایند خود را میبینند و خود را در رنج آنها میسوزاند؛ درحالیکه هرکس در سختترین موقعیتها از خیرات و فرصتهای فراوانی بهرهمند است، درحالیکه برخی افراد نسبت به آنها کمترین توجهی ندارند. گذشته از اینکه میتوان با استفاده از این نگرش، چه بسا راه خلاصی از گرفتاریها را پیدا کرد، همچنین میتوان رنج و اضطراب روحی در شدائد را به آرامش مبدل کرد. برعکس این مطلب، بیتوجهی به نعمتها و داشتهها چه بسا باعث از بین رفتن آنها خواهد شد.
- توجه به گرفتاریهای دیگران
یکی از عواملی که در تسکین و آرامش روحی افراد مضطرب مؤثر است، توجه به افراد گرفتار است. اگر شخص مضطرب به گرفتاران هم نوع توجه نماید؛ مخصوصا به افرادی که همان مشکل خاص او را دارند؛ در مییابد که تنها گرفتار عالم، او نیست و از این رهگذر، زمینه آرامش او فراهم خواهد شد. مثلا مضطربی که عدم اشتغال و نداشتن شغل دلخواه او را افسرده کرده، وقتی فرد یا افرادی را بنگرد که در شرایط خود او هستند یا شخصی که مشکل ازدواج و یا مسکن و یا مریضی خاص، او را به اضطراب کشیده، اگر افرادی را ملاحظه کند که همین وضعیت را دارند، در مییابد که تنها او نیست که با این مشکلات درگیر است. لذا مقداری آرامش خواهد یافت. این جمله معروف است که: “البلاء اذا عمٌت طابت: بلا و گرفتاری وقتی فراگیر شود، آسان و گوارا خواهد شد.”
- توجه به محرومیتهای دیگران
در بسیاری از موارد، منشا دغدغهها و اضطرابهای روحی افراد، عدم دستیابی آنان به مراتب دلخواه علمی، اقتصادی، اجتماعی، و غیره است. اینکه مثلا در فلان موقعیت اقتصادی و مالی نیست؛ یا از شهرت بالای اجتماعی برخوردار نیست، موجب رنجش و اضطراب را فراهم خواهد نمود، این حالت در بعضی از افراد دیده میشود، درحالیکه اگر شخص در چنین مواردی افراد پایینتر از خود را ببیند، فرضا آن کسیکه کمبود فضا و خانه، او را به اضطراب روحی گرفتار کرده است؛ به کسی نگاه کند که اصلا از خود خانهای ندارد یا به جای مجذوب شدن به قدرت و شهرت دیگران به کسانی بنگرد که از موقعیت اجتماعی پایین خود هم راضیاند، به آرامش دست مییابد. البته این حالت مستلزم رکود شخص در زندگی نمیباشد و داشتن همت بالا مطلب دیگری است، بر این مبنا که فرد همیشه در امور معقول و مطلوب مثل کمالات علمی و دینی، بایستی مراتب بالاتر زندگی را در نظر داشته باشد و در عمل دستیابی به آنها را دنبال کند. در عین حال به جهت پیشگیری از یأس و نومیدی خوب است به زیردستان خود و افرادی که از او دنبالتر و پایینتر هستند، توجه داشته باشد و از این رهگذر به قناعت که مالی تمام نشدنی است، دست یابد. به فرمایش مولا امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه “القناعه مال لا ینفذ: قانع بودن انسان، سرمایهای است که از بین نمیرود.”
- بیتوجهی به گذشته و نهراسیدن از آینده
تمرکز بر آینده و توجه نسبت به گذشته، یکی از عوامل مهم افسردگی و اضطراب به حساب میآید؛ مخصوصا برای کسانی که زندگی گذشته آنها خسارت بار بوده باشد. چنین افرادی هم از ناحیه زیانهای گذشته خود رنج می برند و هم تاریکی آینده موجب حیرت و اضطراب و وحشت آنان میگردد. اگر کسی گذشته زندگی را خسارت بار میبیند، صرف توان و سلامت و امکانات روحی و فکری بر این گذشته (که قابل جبران نیست)، کاری بیهوده و خلاف عقل و منطق است. همچنین آینده نامعلوم زندگی نیز هیچگاه نباید موجب نگرانی و وحشت باشد. البته آیندهنگری به منظور ایجاد قدرت و حرکت در مسیر صحیح و استفاده از فرصتها برای دستیابی به مقصد، قبل از ضایع شدن فرصت، امری پسندیده و مفید میباشد؛ اما صرف وقت، آن هم در حد وسواس و نیز صرف فکر و اندیشه بدون حرکت مناسب، هرگز مجاز نخواهد بود.