معنویت در سازمان (قسمت دوم)

نویسنده: حسن عابدی جعفری و عباسعلی رستگار

0 10,001

در شماره قبلی ماهنامه، در رابطه با دلایل اهمیت توجه به معنویت در سازمان، نکاتی ارائه شد. در این شماره قصد داریم کمی راجع به خود مفهوم معنویت صبحت کنیم و به ذکر تفاوت آن با مذهب و دین بپردازیم. اینکه معنویت واقعا به چه معناست؟

ازآنجاکه واژه معنویت در زمینه‌های گوناگونی به کار می‌رود، توصیف آن چندان آسان نیست. آندرهیل (1937) در کتاب زندگی معنوی، به این نکته اشاره می‌کند:

«درحالی‌که از یک سو ناگریزیم از ابهام و انتزاع بسیار، جلوگیری کنیم، از سوی دیگر باید مانع تعاریف سخت و شتابزده شویم، چرا که هیچ واژه‌ای در زبان انسانی ما، در مورد واقعیت‌های معنوی مناسب و صحیح نیستند.» در نظر باومن (1998)، تعاریف معنویت بیش از آنکه این مفهوم را شفاف سازد، آن‌را بیشتر پیچیده می‌کند. باومن در ادامه می‌گوید که اگر ما در ارائه تعریفی عقلانی با شکست مواجه شویم، وارد دنیای پسامدرن خواهیم شد که در این صورت، برای پژوهش‌های علمی آمادگی نخواهیم داشت. ازاین‌رو، امکان اشتباه گرفتن مفهوم معنویت با دیگر مفاهیم وجود دارد و همچنین کاربردی کردن آن نیز دشوار است. افزون بر این، در نظر برخی، فقدان معنویت، نبود احساس آن و دشواری در سنجش آن، بدین معنا قلمداد شده است که معنا و مفهومی ندارد و فراتر از آن، به گمان برخی، اگر چیزی را نتوان سنجید، آن چیز اصلا وجود ندارد. با این همه، برخی از نویسندگان کوشیده‌اند برای معنویت تعاریفی ارائه دهند که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود:

کاواناق (1999): معنویت، به مثابه نیرویی انرژی‌زا، انگیزاننده، الهام‌بخش، و روح‌بخش زندگی است.

مییرز (1990): معنویت، جست‌وجوی مداوم برای یافتن معنا، هدف و فرجامی معین است.

اورسولیکینگ (1997): معنویت، ناظر به هدفی متعالی و الهی، هدفی فراسوی فردیت خویش است.

مک‌کینت (1984): معنویت، شیوه‌ای است که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در می‌یابد و در آن زندگی می‌کند. جست‌وجویی برای انسان شدن و آگاهی در زندگی می‌باشد.

هینلز (1995): معنویت، تلاش در جهت ایجاد حساسیت نسبت به خویشتن، دیگران، نیروی برتر (خدا)، کند و کاو در جهت آنچه برای انسان شدن مورد نیاز است، و جست‌وجو برای رسیدن به انسانیت کامل است.

به نظر می‌رسد، تعریف اخیر، هم به لحاظ نظری و هم به نظر عملی، جامع‌تر از دیگر تعریف‌ها باشد. از یک سو، به ابعاد چهارگانه ارتباطات انسان اشاره دارد که وجود آن در هر آن، حداقل در یک بُعد اجتناب‌ناپذیر است. از سوی دیگر، تلاش و ایجاد حساسیت برای انسانیت کامل را پیشنهاد می‌کند.

رابطه میان دین و معنویت

هرچند بین دو واژه دین و معنویت رابطه نزدیک و عمیقی وجود دارد، اما بین آنها تفاوت‌هایی نیز هست. از لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد. اما کاربردهای رایج آن ممکن است با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. ریشه این تمایز حداقل به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، و تمایزی که ویلیام جیمز در کتاب گوناگونی تجربه‌های دینی بین دین شخصی و دین نهادی قائل شد، باز می‌گردد. در تمایز بین معنویت و دین، برخی مدعی برتری معنویت بر دین‌اند و برخی دیگر برعکس. پارگامنت می‌گوید: «دین با امور سازمانی، شعائر و ایدئولوژی مرتبط است و معنویت با امور شخصی، تاثیرگذار، ناشی از تجربه و تفکر برانگیز در ارتباط است.» وی دین را امری محدودکننده و بازدارنده نیروهای انسانی، و معنویت را امری پسندیده می‌داند که با بزرگترین توانمندی‌های بشری در ارتباط است. البته در ادامه سخن خویش، و در جای دیگر، بیان می‌کند که این دیدگاه از نظر تاریخی قابل توجیه نیست. آندرهیل، در کتاب زندگی معنوی، معنویت را قلب هر دین می‌داند و زندگی معنوی در نظر وی، زندگی کامل و اصیلی است که انسانیت برای آن ساخته شده است. درباره رابطه دین و معنویت دو دیدگاه عمده وجود دارد:

در دیدگاه اول، سه حالت متصور است: برخی معنویت و دین را یکی دانسته و جدایی آن‌را غیرممکن می‌دانند. برخی دیگر معنویت را اعم از دین و قلمروی آن‌را بیشتر از دین می‌انگارند و برخی دیگر، دین را اعم از معنویت و حوزه و قلمروی آن‌را گسترده‌تر می‌دانند.

دیدگاه دوم، بین معنویت و دین هیچ رابطه‌ای نمی‌بیند و قائل به جدایی بین این دو مقوله است. بدین ترتیب، در دیدگاه اول، فردی معنوی است که دیندار بوده و معنویت او مبتنی بر دین باشد، اما در دیدگاه دوم فرد می‌تواند معنوی باشد، بدون آن‌که دیندار باشد.

میتفروف و دنتون، در پژوهش‌های جامع و تجربی خود در سال 1999 به این نتیجه رسیده‌اند که افراد بین دین و معنویت فرق می‌گذارند. از دیدگاه برخی از آنان، دین تعبیر و موضوع مناسبی برای محیط کار نیست. از سوی دیگر، معنویت موضوعی مناسب برای بحث‌وگو تلقی می‌شود. این بدین معنا نیست که آنان هیچ ترس، ملاحظه یا تردیدی نسبت به سوء استفاده‌های احتمالی از معنویت نداشتند. بلکه با این همه، ضرورت آن‌را همچنان احساس می‌کردند. آنان معنویت را احساس بنیادین برقراری ارتباط با خویشتن کامل خویش، دیگران و جهان هستی می‌پنداشتند. تقریبا 30 درصد از پژوهش‌شدگان در پژوهش‌های فوق، در مورد دین و معنویت دیدگاهی مثبت داشتند. درصد کمی، تقریبا 2 درصد، دیدگاه مثبت به دین و دیدگاه منفی به معنویت داشتند. حدودا 60 درصد، دیدگاه مثبت به معنویت و دیدگاه منفی به دین داشتند. نظر 8 درصد از آنان، هم نسبت به دین و هم نسبت به معنویت منفی بود. بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که 90 درصد از افراد نسبت به معنویت نگرش مثبت داشتند. جهت‌گیری‌ها نسبت به دین و معنویت را می‌توان در نمودار زیر نشان داد.

 

معنویت

   

نگرش منفی

نگرش مثبت    
دین بر معنویت برتری دارد و منبع اصلی اعتقادات و ارزش‌هاست. دین و معنویت هم‌معنا و غیرقابل تفکیک‌اند، و هر دو منبع اصلی برای اعتقادات یا ارزش‌های جهانی‌اند. نگرش مثبت دین
نه دین بنیادین است و نه معنویت. ارزش‌های جهانی می‌توانند به طور مستقل و بدون توجه به دین و معنویت تعریف شوند. معنویت بر دین برتری دارد و منبع اصلی اعتقادات یا ارزش‌های جهانی است.

نگرش منفی

 

فرد می‌تواند نسبت به دین و معنویت، دیدگاهی مثبت داشته باشد. در نظر این این فرد، دین و معنویت یکسان و هم‌معناست و در عین حال که معنویت جایگاه یکسانی با دین دارد، تنها راه تجربه و ایجاد معنویت از طریق دین است.

فرد می‌تواند دیدگاهش نسبت به دین مثبت، ولی نسبت به معنویت منفی باشد. در این مورد، تمام توانش را بر روی زندگی دینی، به ویژه بر آیین‌ها و آموزه‌های یک دین خاص، متمرکز می‌کند. رستگاری و عضویت در یک اجتماع کاملا مشترک و مقید، از آمال اصلی این فرد است.

فرد می‌تواند دیگاه منفی نسبت به دین، ولی دیدگاهی مثبت نسبت به معنویت داشته باشد. در این مورد، او دین را نهادی سازمان یافته، نامنعطف و متعصب می‌انگارد. در نظر وی، معنویت مفهومی بسیار شخصی، منعطف، غیرمتعصب و جهانی است. صرف نظر از عقاید خاص افراد، معنویت برای همه دست یافتنی است. معنویت، نیرویی وحدت‌بخش و پیوند دهنده است.

دیدگاه فرد می‌تواند هم نسبت به دین و هم نسبت به معنویت منفی باشد. در این مورد، او بر این باور است که دستیابی به هر چیز ارزشمندی، از طریق وضع ارزش‌های مناسب امکان‌پذیر است. از نظر وی، معنویت و دین در محیط کاری غیردینی مدرن، هیچ کاری از پیش نخواهد برد.

پاسخی بدهید

لطفاً دیدگاه‌های خود را به زبان فارسی بنویسید.
لطفاً در دیدگاه خود رعایت ادب و احترام را بفرمایید.
ایمیل شما منتشر نخواهد شد.