امروزهکودکان از سنکم، با رسانههایگروهی بزرگ میشوند و از همان ابتدا با آن خو میگیرند. والدین هم باید با این واقعیت کنار بیایند و به این ترتیب، مشخص میشود که آنان به تنهایی، نفوذی بر آنچه کودکان از طریق رسانهها با آن مواجه میشوند، ندارند.
از سنین کم، محیط اجتماعی نقش عمدهای را بازی میکند. کودکان در خانواده، استفاده از رسانههای گروهی را به همان طریقی میآموزند که لباس بر تن کردن یا دندان شستن را یاد میگیرند. دقیقا در مورد تماشای تلویزیون نیز عادات بعدی آنان، بستگی به چگونگی استفاده والدین، خواهران و برادران از آن دارد. تماشای تلویزیون یک فعالیت مهم و عمده است که تاثیرات مثبتی روی اطلاعات، دانش و یادگیری دارد.
تلویزیون میتواند تاثیری قوی در رشد ارزشها و شکلدهی رفتار داشته باشد، ولی میتواند تاثیرات نامطلوبی نیز در زندگی کودک بگذارد. زمانیکه صرف تماشای تلویزیون میشود، کودک را از فعالیتهای مهمی چون مطالعه، تکالیف مدرسه، بازی، ورزش، تعاملات خانوادگی و رشد اجتماعی باز میدارد، همچنین کودکان میتوانند اطلاعاتی را از تلویزیون دریافت کنند که نامناسب و غیرصحیح است؛ به خصوص آنکه در یک مرحله سنی قادر نیستند بین واقعیت و فانتزی ارائه شده در برنامههای تلویزیون تفاوت قائل شوند.
بچههای پیش دبستانی، با اسباب بازی معمولی هم بازی میکنند و بیشتر تمایل دارند با والدینشان بازی کنند، بنابراین به کودک خود پیشنهاد بازیهای مختلفی را بدهید که میتوانید با او به طور مشترک انجام دهید. فقط وقتی که هوا مناسب و خوب است، به گردش و پیکنیک نروید، بلکه در هوای بارانی نیز این کار را انجام دهید. اجازه دهید کودکتان یکبار خودش تصمیم بگیرد به کجا برود. اگر کودکان در خانواده، در تصمیمگیریها شریک شوند، اعتماد به نفس پیدا میکنند و این حس را به دست میآورند که از طرف بزرگترها جدی گرفته میشوند. این مساله، پایه مهمی برای تکامل و رشد شخصیت آنان است.
کودکان در سنین سه تا پنج سالگی فقط بیننده هستند و قدرت تشخیص بین خوب و بد را ندارد و هر آنچه برای او به نمایش بگذاریم، میبیند و به عنوان یک حرکت پسندیده میپذیرد. کودکان چیزی را که میبینند و یا میشنوند به عنوان یک باور واقعی میپذیرند، به ویژه زمانیکه این باور با ابزارهای جذابتری هم بیان شود. البته کودکانی که با اعتماد به نفس در این دنیا زندگی میکنند، کمتر تحت تاثیر رسانهها قرار میگیرند و خیلی راحت گمراه نمیشوند و شخصیتهای کارتونی و داستانها و قصههای رسانهها، نقش قدرتمندی را در زندگیشان ایفا نمیکنند.
ازآنجاکه ماهواره به عنوان یکی از ابزارهای فنآوری پیشرفته روز محسوب شده که میتواند در حوزههای مختلف علمی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تاثیرگذار باشد، قطعا برنامههای آن با اهداف تربیتی خانواده که به دنبال رشد و تعالی همه جانبه فرزندان است، در تضاد خواهد بود. تکنولوژی ماهواره عاملی قوی برای تغییر و دگرگونی در فرهنگ یک جامعه است و ابزار مفیدی برای استفاده انسان از آخرین پدیدههای علمی و زندگی دلخواه و آرمانی پربار و پرتلاش میباشد. این یک روی سکه است و روی دیگر آن، چیز دیگری است. ماهواره ابزاری در دست سازندگان آن برای انتقال و گسترش ارزشها و ضد ارزشهای فرهنگی و اجتماعی مد نظر خود به یک جامعه است. پس باید در استفاده از آن تمام جوانب را مد نظر داشت. باید ببینیم چیزهای جدید را به ازای از دست دادن چه چیزهایی (به خصوص آینده کودکانمان) به دست خواهیم آورد.