رهبران: وقت آن رسیده است تا ارزیابی کنید که آیا هنوز برای نقش خود مناسب هستید یا خیر
هستید یا خیر نویسنده: بنفایرفیلد به تلاش گروه مترجمین پیشرفت
سالها پیش در یک جلسه تمرین خصوصی با جان سی ماکسول، داستانی را برایم تعریف کرد که برای همیشه دیدگاه من نسبت به مدیریت یک تیم را تغییر داد. داستان در مورد یک مدیر رده بالا و اهمیت آموزش رشد شخصی و حرفهای برای کارمندانش بود. مدیر ارشد موافقت کرد ولی هنوز در این زمینه مردد بود. او میترسید که پس از سرمایهگذاری روی رشد تیمش، آنها سازمان را برای دستیابی به فرصتهای بهتر ترک کنند. ماکسول به او نگاه کرد و با لبخند به وی گفت که همه رهبران باید به هر یک از دو سوال زیر پاسخ دهند:
- اگر کارمندانم را آموزش دهم و آنها بروند، چطور؟
- اگر به آنها آموزش ندهم و بمانند، چطور؟
ماکسول بر اهمیت نگاه کردن به جهان از پنجره فراوانی در مقابل کمبود تاکید میکرد. همین امر زمانی صدق میکند که ما نقش خود را در یک سازمان ارزیابی کنیم. گاهی اوقات چنین ارزیابی ما را با این حقیقت تلخ مواجه میسازد که دیگر برای نقش خود مناسب نیستیم.
سازمانها و کسبوکارها همیشه در حال پیشرفت و توسعه هستند. همانطور که آنها رشد کرده و تغییر میکنند، نیازشان به نقاط قوت مختلف در بخشهای متفاوت مسیر رشدشان نیز افزایش مییابد.
رهبران قوی و کارمندان ارزشمند متوجه میشوند که این نوع تغییر، یکی از موارد ثابت در کسبوکارهاست. آنها به این نکته پی میبرند که هرچند نیازهای فعلی کسبوکار ممکن است متفاوت باشد، اما این بدین معنا نیست که مجموعه مهارتها و نقاط قوت آنها دیگر مرتبط نیستند. در عوض به احتمال زیاد بدین معناست که آنها فرصتی برای تغییر در کسبوکار دارند و خود را در نقش جدیدی قرار میدهند.
چگونه تفکر خود را بازطراحی کنیم تا بتوانیم این واقعیت را به شیوهای مثبت و پرانرژی ببینیم؟ این امر با داشتن پاسخهایی واضح به موارد زیر شروع میشود:
- نقاط قوتتان
- نقاط ضعفتان
- نیازهای فعلی کسبوکار
مارکوس باکینگهام و دونالد اُ کلیفتون، در کتاب خود با نام «نقاط قوت خود را کشف کنید»، نوشتند که «شما تنها با به حداکثر رساندن نقاط قوت خود برتر خواهید بود، و نه هرگز با رفع نقاط ضعفتان». نقاط قوت شما به همراه نقاط قوت تیمتان، شتابی را ایجاد میکند که به نوآوری و موفقیت کمک میکند.
داشتن درکی روشن به ما این امکان را میدهد که وضعیت فعلی خود را به طور عینی ارزیابی کنیم و ببینیم چه مقدار از زمان روزانه خود را در هر زمینه سپری میکنیم.
پس از اینکه بررسیتان از خودتان تمام شد، یافتههای خود را به همراه توصیهنامهای در مورد این که چه کسی در حال حاضر برای چنین نقشی مناسبتر است، به مدیر خود ارائه دهید. این کار نه تنها تمایل شما برای بازتاب صادقانه خود را نشان میدهد، بلکه همچنین شما را به این درک میرساند که رشد کردن درون یک نقش و یا خارج از آن، بخش اجتنابناپذیری از کسبوکار است.
رهبری که دارای ذهنیت فراوانی است، همیشه در حال ساختن جایگاهی برای استعدادهای مختلف است. به طوری که هم در داخل و هم در بیرون از سازمان، به دنبال رهبران در حال رشدی است که از مجموعه مهارتها، نقاط قوت و انگیزهای برخوردارند که میتوانند در مسیری قرار گیرند که در نهایت جایگزین رهبر فعلی شوند.