3 کاری که می‌توان انجام داد تا تعریف خود را از موفقیت در زندگی پیدا کرد

نویسنده: مری سائور به تلاش گروه مترجمان پیشرفت

0 1,279

از زمانی که به یاد دارم، فردی نسبتا جاه‌طلب بودم. در کودکی، مجلاتی را نگه می‌داشتم که به من یاد می‌دادند آینده‌ام چگونه باید باشد. همیشه ایده‌های خوبی را از آنچه که می‌خواستم در سال‌های بعد به دست بیاورم، از مشاغل رویایی گرفته تا جایی که دوست داشتم در آنجا زندگی کنم، در ذهن داشتم. وقتی بزرگتر شدم و خانواده و شغلی را شروع کردم، چیزی را تجربه کردم که انتظارش را نداشتم. وضعیت کاملا متفاوت با آن آرزوها بود. آنقدر به دنبال موفقیت دویده بودم که دیگر از تعقیب آن خسته شده بودم.

اما مشکل کار کجا بود؟ چندان سالی بود که همیشه فکر می‌کردم در حال کوتاهی کردن هستم. از اینکه همیشه چند قدم از جایی که انتظار داشتم باشم، عقبم، از خودم ناامید بودم. شاید دیوانه‌کننده‌تر این بود که حتی مدتی احساس می‌کردم واقعا دارم تمام تلاش خودم را برای رسیدن به خواسته‌هایم انجام می‌دهم ولی باز عقب بودم.

همین اواخر بود که متوجه شدم چه چیزی باعث مقاومت من در حرکت رو به جلو می‌شود. من فهمیدم مشکل اصلی این بود که نسخه‌ای از موفقیت را انتخاب و اتخاذ کرده بودم که مناسب نبود.

یافتن تعریف خودمان از موفقیت برای داشتن یک زندگی رضایت‌بخش، مهم است. به نظر من، ما سال‌های طولانی است که در معرض نظرات بیرونی در مورد موفقیت قرار گرفته‌ایم؛ ازاین‌رو، داشتن تعریف خود از موفقیت بسیار دشوار شده است. در دوران مربیان کسب‌وکار، مرشدها و بلاگرهای رسانه‌های اجتماعی، تصمیم‌گیری و تعیین زندگی برتر برای خودتان از همیشه سخت‌تر به نظر می‌رسد.

برای من، این درک به معنای کنار آمدن با این واقعیت بود که دیگر از نظر عاطفی نمی‌توانم هیچ ارتباطی با موفقیتی که سخت برای آن تلاش می‌کردم، برقرار کنم. در این لحظه بود که عقب‌نشینی کردم و دیدم تعریف دیگری را از موفقیت اتخاذ کرده‌ام. تصحیح این اشتباه با تعریف مجدد نسخه موفقیت من، تغییری یک شبه نبوده است، اما چند چیز وجود داشت که به من آموخت و کمک کرد تا از فشار الگوبرداری دیگران برای خود دست بردارم.

  • من در حال استراحت از سر و صداهای پیرامون خودم هستم.

من فکر می‌کنم مربیگری مسیر شغلی، زمان و مکانی برای افراد متخصص و حرفه‌ای دارد، اما کاربردی برای من در این مقطع خاص از زندگی‌ام ندارد. درگیر شدن من در دوره‌ها و گروه‌های مغز متفکر، چیزهای زیادی به من آموخت، اما فشار زیادی را نیز برای تعیین اهداف موفقیت منطبق با وضعیت موجود بر من وارد کرد.

بنابراین حداقل در این دوره از زندگی‌ام، در حال استراحت از تمام این سر و صداها هستم. اکنون به جای شرکت در دوره‌ای جدید، و عضویت در گروهی جدید، سعی کردم ذهنم را جای بهتری قرار دهم. من حتی تا جایی پیش رفتم که برخی از بلاگرهای رسانه‌های اجتماعی را آنفالو کردم، زیرا متوجه شدم واقعا به صحبت در مورد اهداف درآمدی، دستاوردهای سبک زندگی و فشار برای ادامه دادن حساس هستم و تحت تاثیر قرار می‌گیرم.

  • من در حال تمرین خودآگاهی هستم.

گلادیس رودریگرز، روانشناس بالینی، توصیه می‌کند که خودآگاهی نقش مهمی در ایجاد یک تعریف شخصی‌سازی شده از موفقیت دارد. او می‌گوید: “با احساسات خود ارتباط برقرار کنید. تنفس عمیق و در سکوت را تمرین کنید تا با آن صدای درونی، ارتباط برقرار کنید. آن صدا به شما خواهد گرفت که به چه چیزی نیاز دارید و چه می‌خواهید”. این کار برای من شبیه به مدت زمانی بود که صرف سرمایه‌گذاری بر روی گروه‌های مربی‌گری و مغز متفکر می‌کردم. من زیاد تحقیق کردم و خواسته‌هایم را برای آینده بررسی کردم. این مدت زمان زیاد خودآگاهی، به من کمک کرد تا با دیدگاه جامع‌تری از موفقیت ارتباط برقرار کنم. هرچند زمانی به عنوان یک نویسنده، نسبتا به هدف منحصربه‌فردی برای موفقیت متعهد بودم، اما اکنون بیشتر نسبت به اهمیت تعریف موفقیت برای تمام حوزه‌های زندگی‌ام، از جمله زندگی خانوادگی، سلامتی و تفریحاتم، آگاه شدم.

  • بابت پیشرفتم جشن می‌گیرم.

در نهایت و مهم‌تر از همه مشخص شد که باید عادتی را که در خود پرورش داده بودم و بر مبنای آن، موفقیتم را با موفقیت دیگران مقایسه می‌کردم، متوقف کنم.

رودریگرز با اشاره به اینکه تحقیقات زیادی وجود دارد که تاثیرات منفی استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای مقایسه‌های اجتماعی را نشان می‌دهد، بیان می‌کند که “نگاه کردن به شبکه‌های اجتماعی را متوقف کنید تا قدرت تشخیص چیستی موفقیت، زمان و طریقه دستیابی به آن را به دست آورید”.

من در عوض سعی می‌کنم این افکار مقایسه‌ای را با جشن‌های کوچک برای میزان پیشرفتم، جایگزین کنم. در گذشته من معامله بزرگی برای تحقق دستاوردهایم انجام ندادم، فقط بدین دلیل که آنها چیزی جز گام‌های کوچک در چشم‌انداز بزرگ و کمال‌گرایی من نبودند. اما اکنون چطور؟ اکنون وقتی به ددلاین مشخصی در زندگی شخصی و حرفه‌ایم دست پیدا می‌کنم، آن‌را با دوستانم به اشتراک می‌گذارم، در دفترم یادداشت می‌کنم و یا با یک لیوان نوشیدنی که دوست دارم از خودم پذیرایی می‌کنم.

رودریگرز می‌گوید: “به جای اینکه به دنبال چیزهایی باشید که ندارید یا از دست داده‌اید، به قدم‌هایی توجه کنید که برای دستیابی به چیزهایی که دارید، استعدادهایی که در درون خود پرورش داده‌اید، و ددلاین‌هایی که تحقق بخشیده‌اید، برداشته‌اید”.

در نهایت، اکنون زمان بازتعریف من از موفقیت است تا بتوانم در زندگی‌ام به آن برسم، به جای اینکه زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد آینده شغلی خود کنم، یا فکر کنم که در گذشته چه کاری را می‌توانستم متفاوت انجام دهم.

 

پاسخی بدهید

لطفاً دیدگاه‌های خود را به زبان فارسی بنویسید.
لطفاً در دیدگاه خود رعایت ادب و احترام را بفرمایید.
ایمیل شما منتشر نخواهد شد.