5 روش برای اینکه بتوانید پدر قابل اعتمادی باشید

تیمی که در حال شکست خوردن است و باید به بازی ادامه دهد، به سراغ بهترین بازیکنان خود می‌رود و روی آنها حساب می‌کند. در یک بازی، تیم “چیفز” در حال تجربه شکست بسیار بدی از تیم “رایدرز” بود. تیم “چیفز” باید کاری می‌کرد و حرکتی انجام می‌داد؛ به همین دلیل آنها سراغ بازیکنی «قدیمی و قابل اعتماد» رفتند، فردی که همه اعضای تیم، سال‌ها روی او حساب می‌کردند و نامش “تراویس کلسه” بود. آنها “کلسه” را وارد زمین مسابقه کردند و او را در موقعیت‌هایی قرار دادند که دفاع تیم “رایدرز” مجبور شود روی او تمرکز کند. ازآنجاکه دفاع تیم “رایدرز” باید خیلی روی “کلسه” تمرکز می‌کرد، سایر بازیکنان می‌توانستند از این فرصت استفاده کنند. هرچند “کلسه” کسی نبود که خودش توپ‌ربایی کند، اما اعتبار او به عنوان یک بازیکن شگفت‌انگیز به موفقیت تیم کمک کرد. پدرها نیز به همین جنس اعتماد و اعتبار نیاز دارند؛ زیرا این همان چیزی است که یک پدر خوب بدان نیاز دارد.

یکی از کارهای اصلی ما به عنوان پدر این است که بچه‌هایمان را طوری تربیت کنیم تا آنها هم الان و هم در بزرگسالی سالم و موفق باشند. قابل اعتماد بودن یکی از مولفه های مهمی است که به ما امکان می‌دهد این کار را انجام دهیم. قابل اعتماد بودن یا غیرقابل اعتماد بودن پدر، تأثیر زیادی بر اعتماد به نفس، احساسی که از خود دارد و نهایتا حال خوش کودک دارد. در اینجا به پنج روشی اشاره می‌کنیم که به شما کمک می‌کنند تا بتوانید پدر قابل اعتمادی باشید.

1. انجام دادن کاری که قول انجامش را دادیم.

بچه‌های ما باید به حرف‌های ما اعتماد کنند. آنها باید بدانند که ما به حرف‌هایمان عمل می‌کنیم و فقط وعده نمی‌دهیم. اگر بگوییم تا پنج دقیقه دیگر با آنها بازی خواهیم کرد، باید این کار را بکنیم. اگر بگوییم که آنها در صورت نافرمانی با عواقبی مواجه خواهند شد، باید به آن عمل کنیم! در غیر این صورت، اعتبار خود را از دست می‌دهیم و آنها را سردرگم می‌کنیم.

2. حضور داشتن

برخی از ما مشاغلی داریم که به مسافرت زیادی نیاز دارد. یا حتی شاید شما از همسرتان طلاق گرفته‌اید. بنابراین زمان مواجهه شما با فرزندانتان محدودتر است. نکته کلیدی در اینجا این است که حداقل زمانی که با فرزندان خود هستید، از نظر ذهنی نیز حضور فعالی در کنار آنها داشته باشید. اگر احساس می‌کنید در حین این‌که آنها برای شما داستان یا اتفاقی را تعریف می‌کنند، حواستان ممکن است پرت شود و یا زمانی‌که با هم وقت می‌گذرانید، وسوسه می‌شوید که با گوشی خود کار کنید، به خود نهیبی بزنید. به خود یادآوری کنید که گذراندن زمان با فرزندانتان چقدر مهم است. به خود بفهمانید که گذراندن زمان مفید با فرزندانتان از هر کار دیگری در آن زمان مهم‌تر است.

3. کنترل احساسات و به اشتراک گذاشتن آنها

پدرانی که واکنشی هستند، محیطی را برای کودکان فراهم می‌کنند که احساس بی‌ثباتی داشته باشند و دائم در اضطراب به سر ببرند. درصورتی‌که ما باید محیطی فراهم کنیم که برای بچه‌هایمان امن باشد. کنترل احساسات در اینجا ضروری است. اما همچنین باید مطمئن شویم که احساسات خود را نیز سرکوب نمی‌کنیم. بچه‌های ما باید احساسات ما را ببینند. ما با به اشتراک گذاشتن احساسات خود، به آنها یاد می‌دهیم که چگونه با احساسات خود برخورد کنند و به خودکنترلی برسند.

4. ارائه آموزش سازگار

ما باید از هر فرصتی برای انتقال خرد و دانش خود استفاده کنیم، اما بیش از هر چیز، آموزش ما باید از نظر منطقی سازگار باشد. باید مطمئن شویم چیزهایی که به فرزندانمان می‌آموزیم با آنچه در گذشته گفته‌ایم یا انجام داده‌ایم، در تضاد نباشد. هر آنچه می‌گویید را زندگی کنید. زیرا کودکان بیشتر از آن‌که به گفتار شما توجه کنند، به رفتار و عملکرد شما نگاه می‌کنند.

5. شناخت فرزندان

بچه‌ها دوست دارند شناخته شده و دیده شوند، مخصوصا توسط والدینشان. عشق و توجه شما باید ستون محکمی در زندگی آنها باشد. یکی از اهداف خود را کسب شناخت از فرزندان خود قرار دهید. علایق، دوستان، دیدگاه‌ها و تمایلات آنها را تا جایی که می‌توانید، بشناسید.

به نظر شما یک پدر خوب چه ویژگی‌های دیگری باید داشته باشد؟

از فرزندان خود انتظار نداشته باشید، کاری را انجام دهند که خودتان انجام نمی‌دهید.