8 چیزی که رهبران خوب هرگز نمی‌گویند
انجمن کارآفرینان جوان ترجمه: گروه مترجمان پیشرفت
قبل از صحبت کردن، فکر می‌کنید. این عبارت خیلی واضح به نظر می‌رسد، این‌طور نیست؟ به هرحال، چیزهایی وجود دارد که یک رهبر و رئیس خوب هرگز نباید به کارمند خود بگوید. اما آیا واقعا قبل از صحبت کردن به آن چیزها فکر می‌کنید؟ نه؟ عجب!
چیزهایی وجود دارد که هرگز نباید به گفتن آنها عادت کنید، مخصوصا اگر خودتان را رهبر خطاب می‌کنید؛ زیرا قدرت تاثیرگذاشتن بر مردم را دارید. پس باید بتوانید کلمات مناسب را انتخاب کنید، زیرا اگر این‌کار را نکنید، در معرض خطر هستید و رئیس بدی به نظر خواهید رسید.
چه چیزهایی وجود دارد که یک رئیس هرگز نباید به کارمند خود بگوید؟ و چرا؟ در ادامه عباراتی مطرح شده‌اند که پیشنهاد می‌شود شما آنها را از زبان رهبری خود حذف کنید:
- اکنون زمان ندارم.
بله، یک رهبر دائما به خاطر وظایف و جلسات خود مشغول است. اما این وظایف و جلسات هیچ‌گاه تمامی ندارند و رهبر باید همیشه برای پاسخ دادن به سوال کارمند خود وقت بگذارد. اگر دائما به کارمندی گفته شود «الان زمان خوبی نیست» یا «بعدا به سراغم بیا»، به مرور زمان از پرسیدن سوال خودداری می‌کند. همیشه برای کارمندان خود وقت داشته باشید. اگر در حال انجام کاری هستید، زمان دقیق و قطعی را برای پاسخگویی به سوالات آنها در اسرع وقت تعیین کنید (جاناتان لانگ، وب‌سایت اینفلوئنسرز).
- راهش همین است و ما همیشه همین کار را کرده‌ایم.
یک رهبر قوی هرگز نباید با گفتن اینکه «چیزی که شما گفتی، چیزی است که همیشه در حال انجامش هستیم»، مانع از ارائه پیشنهادات کارمندان خود شود. رهبران قوی باید در هر مقطع از زمان، پذیرای پیشنهادات باشند و از اجرای تغییرات برای بهتر شدن کارها استقبال کنند و خوشحال باشند (جف کیلی، وب‌سایت ورالدواید سایکلری).
- به چه چیزی فکر می‌کردی؟
یک رئیس خوب هرگز نباید از کارمند خود بپرسد «به چه چیزی فکر می‌کردی؟»کارمندان ممکن است اشتباه کنند و مهم این است که شما به آنها اجازه دهید تا از آن اشتباهات درس بگیرند، نه اینکه آنها را سرزنش کنید. وقتی کارمندی را به شیوه‌ای خشن و تهاجمی نقد می‌کنید، تنها چیزی که آنها یاد می‌گیرند این است که به جای بازی برای برنده شدن، ایمن بازی کنند. این کار نه تنها به آنها آسیب می‌رساند، بلکه به کل شرکت نیز آسیب می‌رساند (ولادمیر جندلمن، وب‌سایت فولدرز).
- بگذار خودم این کار را انجام دهم.
زمانی‌که فکر می‌کردم می‌توانم روشی را که یکی از اعضای تیم در حال نزدیک شدن به یک مشکل یا کار است، بهبود دهم، دیدم دارم ایمیل‌ها را تصحیح می‌کنم، پیشنهادات را ویرایش کرده و به تماس‌های تلفنی پاسخ می‌دهم. به جای دادن بازخورد و اجازه دادن دوباره به آنها، مربیگری را کنار گذاشته بودم و داشتم آنها را از یادگیری محروم می‌کردم (راس رزنیک، وب‌سایت ریمینگ هانگر).
- کارمند X این کار را بهتر از تو انجام می‌دهد.
مقایسه کارمندان با یکدیگر، یکی از سریعترین راه‌ها برای تبدیل روابط کاری به رقابت است. رقابت داخلی باید سالم باشد نه کینه‌توزانه. تیم مدیریت یک شرکت، باید نسبت به مقایسه پیشنهادات همکاران محتاط باشد. رهبران قوی، به رسمیت شناختن دستاوردها بدون توهین به دیگران را در اولویت و اهمیت قرار می‌دهند (دنی وانگ، وب‌سایت بلنک لیبل).
- تو نمی‌فهمی.
همه می‌دانند که رهبران موثر فقط افراد باهوش را استخدام می‌کنند، اما اینکه بعدا به آنها بگویید که چیزی نمی‌فهمند، هوش آنها را پایین آورده‌اید. این کار نه تنها به روحیه آنها آسیب می‌زند، بلکه آنها را قبل از اینکه بینش دقیقی در موردشان پیدا کنید، از کار می‌اندازد. یک رهبر قوی متوجه می‌شود که اگر در تیمش سوء تفاهم‌هایی وجود داشته باشد، وظیفه اوست که گفت‌وگویی را شروع کرده و همه چیز را روشن سازد (جارد براون، وب‌سایت هاب استف).
- عملکرد فردی شما می‌تواند شرکت را غرق کند.
یکی از سمی‌ترین چیزهایی که یک رئیس قوی هرگز نباید به کارمند خود بگوید، این است که عملکرد فردی آنها می‌تواند شرکت را غرق کند. در عوض، رهبران قوی کار تیمی و این ایده را ترویج می‌کنند که هر یک از اعضای تیم به روش منحصر به فرد خود به عملکرد کلی شرکت کمک می‌کند. کارکنان هرگز نباید فشار ناشی از حمل بار کل شرکت را بر روی شانه‌های خود احساس کنند (کریستوفر جانز، وب‌سایت LESO).
- چون من گفتم
همیشه باید دلیلی برای انجام کاری که از فرد تیم خود دارید، وجود داشته باشد. یک رهبر قوی به کارمندان خود اعتماد دارد و با فراهم نمودن شفافیت کافی به آنها کمک می‌کند تا بفهمند که یک درخواست یا ایده چه ارتباطی با ماموریت شرکت می‌تواند داشته باشد (ابی راس، وب‌سایت شبکه‌ای برای صندوق مشاوره خیرین).